چهره جدید ثروت: ظهور سرمایه‌گذار زن

در سال‌های اخیر، زنان به‌طور فزاینده‌ای در حال تبدیل شدن به بازیگران اصلی در عرصه ثروت جهانی هستند. مقاله مک‌کینزی به بررسی روندهای کلیدی، فرصت‌های پیش‌ِ رو و چالش‌های پیش‌روی فعالان صنعت مدیریت ثروت در مواجهه با این واقعیت نوظهور می‌پردازد.

بر اساس داده‌های ارائه‌شده، در سال ۲۰۱۸، زنان آمریکایی مالک حدود ۱۰ تریلیون دلار دارایی مالی بودند. این عدد تا سال ۲۰۲۳ به ۱۸ تریلیون دلار رسیده است و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰ به ۳۴ تریلیون دلار افزایش یابد. در اروپا نیز، زنان در سال ۲۰۱۸ حدود ۴.۶ تریلیون دلار ثروت در اختیار داشتند که این عدد تا سال ۲۰۳۰ می‌تواند به بیش از ۱۱ تریلیون دلار برسد.

فرصتی طلایی برای مدیریت ثروت

افزایش ثروت تحت مالکیت زنان فرصت‌هایی بی‌سابقه را برای شرکت‌های مدیریت سرمایه فراهم می‌کند. اگر زنان به همان اندازه مردان از خدمات مدیریت دارایی بهره‌مند شوند، این بازار بالقوه می‌تواند تا سال ۲۰۳۰ حدود ۱۰ تریلیون دلار دارایی جدید وارد صنعت کند. با این حال، هنوز نیمی از این پتانسیل بلااستفاده مانده است. به‌عنوان مثال، بیش از ۵۰٪ از دارایی‌های تحت کنترل زنان بدون مشاور حرفه‌ای مدیریت می‌شود، در حالی که این عدد برای مردان کمتر است. این فاصله، نه‌تنها نشان‌دهنده کم‌توجهی صنعت به نیازهای زنان است، بلکه گویای فرصتی است که هنوز به‌درستی بهره‌برداری نشده.

تفاوت در اهداف، ترجیحات و سبک تعامل

زنان معمولاً رویکرد متفاوتی به سرمایه‌گذاری دارند. آنان به‌جای تمرکز صرف بر بازده مالی، بیشتر به اهداف بلندمدت، ایجاد تأثیر مثبت اجتماعی، امنیت مالی خانواده و استقلال اقتصادی اهمیت می‌دهند. بسیاری از زنان همچنین خواهان روابط مشورتی عمیق‌تر، شفافیت بیشتر و درک کامل‌تری از خدمات مالی هستند.

با این وجود، بسیاری از مؤسسات مالی هنوز از رویکردهای کلیشه‌ای استفاده می‌کنند که اغلب پاسخ‌گوی نیازهای خاص زنان نیست. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که زنان در بسیاری از موارد از تجربه تعامل با مشاوران مالی ناراضی‌اند و گاه احساس می‌کنند به‌درستی شنیده نمی‌شوند.

تغییر رویکرد: از محصول‌محوری به مشتری‌محوری

برای موفقیت در بازار رو‌به‌رشد زنان سرمایه‌گذار، شرکت‌ها باید نگاه خود را متحول کنند. چند گام کلیدی در این مسیر عبارتند از:

  1. بازنگری در تجربه مشتری: استفاده از زبان فراگیرتر، ساده‌سازی اطلاعات، و تمرکز بر اهداف شخصی زنان.

  2. تنوع در تیم‌های مشاوره‌ای: استخدام و آموزش مشاوران زن و تربیت تیم‌هایی که بهتر بتوانند با مشتریان زن ارتباط برقرار کنند.

  3. ارائه محصولات متناسب: توسعه گزینه‌هایی مانند سرمایه‌گذاری پایدار، سبدهای متناسب با رویدادهای زندگی (مثل طلاق، بازنشستگی، یا فرزندآوری)، و پلتفرم‌های آموزشی.

  4. فناوری و ابزارهای دیجیتال: ارائه ابزارهای قابل دسترس و کاربرپسند که زنان بتوانند با اتکا به آن‌ها به‌صورت مستقل نیز تصمیم‌گیری کنند.

در دنیای امروز، زنان نه‌تنها مصرف‌کنندگان قدرتمند هستند، بلکه روزبه‌روز به تصمیم‌گیرندگان اصلی در حوزه سرمایه‌گذاری و مدیریت ثروت تبدیل می‌شوند. برای پاسخ به این تحول، نهادهای مالی باید از نگاه سنتی فاصله گرفته و به نیازهای واقعی، متنوع و در حال تغییر این گروه مهم پاسخ دهند. فرصت موجود برای کسانی که به‌موقع اقدام کنند، قابل‌توجه است – اما برای آنانی که چشم بر این تغییر ببندند، هزینه‌ها سنگین خواهد بود.